مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات نفسم

شب یلدا

امشب یه شب قبل از شب یلداس که مهمون عزیز کرده داریم اقاجونو مامان آمنه و دایی محمد امشب بابا رسول با خریدن یه کیک کوچیک قبول شدن منو تو آیین نامه بهم تبریک گفت و با یه تیر دونشون زدیم هم شیرینی قبولیم هم پیشوازشب یلدا رفتیم با کیک هندونه ای خدایا مرسی که هستی و برامون خدایی میکنی💞💞💞💞 ...
29 آذر 1397

شب شب یلدا اومد

شب یلدا و وصف بی مثالش🍉 خداوندا مخواه هرگز زوالش🍉 شب یلدا فراتراز همه شب🍉 نبینم هیچ کسی افتاده در تب🍉 شب یلدا زه حزنو غم مبراس🍉 اینم از جشن شب یلدای پسرکم در مدرسه اینم شعر شب یلداتون که گل پسرم حفظ کرده مامان فدای اون زبون شیرینت که انقدر قشنگ میخونی ...
29 آذر 1397

خداروشکر به خاطر داشتنت پسرم

پسرک من امروز حسابی به مامانش کمک کرد تو کارای خونه الهی من قربون دستای کوچیکت بشم که خونه رو مرتب میکنی و تو کارای خونه کمکم میکنی (البته یه وقتایی هم کلی به هم میریزی و جمع نمیکنی 😏) زندگی مامان درحال کمک کردن به مامانش ظرفارو میشستی من یکی یکی آب میکشیدم 😚😚 بعد من رفتم سراغ جارو زدن و پسرکم گرد گیری کرد برام 😍😘😍😘 همچین پسری دارم من فداش بشم پسرکم خسته شده داره برا خودش ابمیوه میگیره نوش جووون کنه 🍊🍊🍊🍹🍹🍹 عشقم بعد کمک به مامانش داره ناهار میخوره اماده شده بره مدرسه 😍😘😍😘 ...
24 آذر 1397

نمونه تکالیف اخر هفته مهدیار جون

الهی مامان فدای دستای کوچیکت بشه که انقدر قشنگ نقاشی میکشی و رنگ میکنی خدارو شکر که دارمت عشقم اینجا وسط انجام تکالیفت یهو لاکپشت شدی و سر گرم بازی😍😙 تنها دلبستگی دنیای من تویی پسرم بدون مامان خیلی دوست داره و تو دلش آرزوهای بزرگی برای آیندت داره...
15 آذر 1397
1